چند روز بود که موقع درس خوندن النگوهام حواسم رو پرت می کردن و حس خفگی بهم دست میداد،امشب درآوردمشون و از سر شب ناخودآگاه حس میکنم النگوهام دارن دستم رو فشار میدن و وقتی میخوام جا به جاشون کنم تازه یادم میفته که تو دستم نیست:/

یادم افتاد که ما آدما چه زود به همه چیز عادت می کنیم،به بودن ها نبودن ها.به داشتن ها و نداشتن ها.

بنظرم چه خوبه که از این توانایی تو راه های خوب استفاده کنیم،عادت کنیم به نماز خوندن ، به دعا کردن ، به کنترل خشم ، به خوب بودن ، به مهربونی ، به همدلی ، به مطالعه، به

چه خوبه که گاهی تو ویژگی های جسم و روحمون تفکر کنیم و سعی کنیم بهترین استفاده رو ازشون بکنیم :)

+دعا فراموش نشه*__*


قصه ی تلخ عادت

کنیم
مشخصات
آخرین مطالب این وبلاگ
آخرین جستجو ها